۱۳۹۴ اسفند ۲۹, شنبه

قوری چای راسل (قوری سماوی راسل)







 ریچارد داوکینز، در صفحه 44 کتاب پندار خدا یا توهم خدا، به نقل از راسل می نویسد:

بسياری از سخت کيشان چنان سخن می گويند که انگار وظيفه ی ردّ جزميات قديمی بر عهده ی شکاکان است. اين مسلماً اشتباه است. اگر من ادعا کنم که بين زمين و مريخ يک قوری چينی هست که در مداری بيضوی به دور خورشيد می گردد، هيچ کس نخواهد توانست حرفم را رد کند، البته به شرطی که احتياطاً بيافزايم که اين قوری چنان کوچک اشت که حتی با قوی ترين تلسکوپ ها هم ديده نمی شود. اما اگر بگويم که چون کسی نمی توانم ادعايم را رد کند، پس عقل هيچ بشری نبايد در صحت آن شک کند، آن وقت مردم حق دارند فکر کنند که چرند می گويم. اما اگر کتب باستانی بر وجود آن قوری صحه گذاشته بودند، و هر يکشنبه آن را به عنوان حقيقتی مقدس تعليم داده بودند، و در مدرسه به خورد بچه ها داده بودند، درنگ در باور بدان مدعا نشانگر انحراف قلمداد می شد و شکاک را در عصر روشنگری محتاج روان درمانی و در اعصار پيش تر محتاج تفتيش عقايد می نمود.

ویکی‌پدیا، نیز در این مورد نوشته است: «تمثیل "قوری چای‌باوری" راسل در مقابله با مذهب کماکان مبنای بسیاری از مناظرات بین مؤمنان و دگراندیشان است. ریچارد داوکینز از این قیاس در کتاب معروف خود کشیش شیطان استفاده کرده‌است. داوکینز به خاطر استفاده از قیاس قوری چای‌باوری مورد انتقاد برخی از مذهبیون-از جمله آلیستر مک گرات در کتاب " توهم داوکینز"-قرار گرفت.»

نقد و بررسی

1. پیش از ورود به بحث، ابتدا لازم است که به برخی ادعاهای راسل، پاسخ بدهیم: او خدا را جزمیات قدیمی می نامد، مدعی است که از نقطه نظر خداباوران، از آنجا که کتب باستانی(منظورش کتب مقدسۀ ادیان است) از چنین موجودی سخن گفته اند و هر یکشنبه به عنوان حقیقتی مقدس، باور به او تعلیم می شود، و در مدرسه به خورد بچه ها داده می شود، درنگ در باور به آن، انحراف است!
  اگر قرار بر این است که ما اساس خداباوری را رفتار عوام در پیروی از در هرآنچه به خوردشان می دهند، قرار بدهیم، آنگاه باید اساس بیخدایی را نیز در شهوتگرایی و توهمات عوامانه از چیستی خدا، قلمداد کنیم. باری، وجود خدا، امری بدیهی است که از طریق براهین تنبیهی نیز به اثبات می رسد، و انسان به صورت پیشینی، بدون توجه به تعالیم کتب مقدسه و مراکز دینی و تعلیمات دینی مدرسه، می تواند با تعقل و تدبر، به وجود وی پی ببرد. اگر روزی آقای راسل یا آقای داوکینز، بر پایۀ تعالیم مدرسه و کلیسا و کتاب مقدس، خداباور بوده اند، مشکل از مبانی خداباوری خودشان بوده است؛ زیرا تا وجود خدا، و لزوم بعثت انبیاء ثابت نگردد، نوبت به اثبات حقانیت کتب مقدسه و بنیانهای دینی، نمی رسد، تا بخواهیم بر اساس تعالیم آنها به وجود خدا برسیم.

2. لازم است بین دو مسئله تفکیک شود: اثبات یک چیز و انکار امکان وجود آن. یک موقع ما برای یک مسئله دلیل داریم. خب طبق دلیل آنرا قبول میکنیم. اما اگر دلیلی بر آن نداشتیم، بررسی می کنیم که قبول آن از نظر عقلی مشکلی دارد یا نه. اگر از نظر عقلی مشکلی داشت و سر از تناقض یا یکی از محالات عقلی در می آورد، می گوییم نادرست و باطل است و در غیر این صورت، می گوییم گرچه دلیلی بر اثباتش نداریم ولی دلیلی هم بر ابطالش نداریم.
  در مورد همان قوری سماوی راسل، تا زمانی که دلیلی بر وجود آن نداریم حق نداریم بگوییم که وجود دارد، ولی وقتی دلیلی بر وجودش را نداشته ایم، می پرسیم: اعتقاد به آن اشکال عقلی دارد یا نه؟ وقتی اشکال نداشت، نمی گوییم نیست، بلکه می گوییم وجودش از نظر عقلی محال نیست، یا وجود نداشتنش ضروری نیست. این قسم از ممکن بودن به نظر فلسفی، امکان عام نامیده می شود که خلافش مفاد آن قضیه ممکنه، ضروری نیست.
  آیا در قدیم که مردم قادر به تشخیص موجودات میکروسکوپی نبودند و دلیلی بر وجود چنان موجوداتی در دست نداشتند، موجودات میکروسکوپی هم وجود نداشتند؟ آیا اگر مردم آن زمان می گفتند: «موجودات ریزی که چشم انسان قادر به رؤیتشان نیست، وجود ندارند،» حرف درستی زده بودند؟

3. در مورد خداوند نیز همینگونه می توان برخورد کرد:
اگر دلیلی بر وجود او داشتیم، که بودنش اثبات می شود.
اگر دلیلی نداشتیم، آنگاه از دو حالت خارج نیست: یا وجودش مستلزم تناقض و محال عقلی است، یا وجودش هر چند اثبات نشده، منجر به هیچ تناقض و محال عقلی نمی شود.
اگر مستلزم محال عقلی نبود(که نیست) می گوییم حداقل ممکن به امکان عام است، و وجود نداشتش ضروری نیست و می تواند باشد، هر چند ما دلیلی برای بودنش نیافته ایم.
ولی اگر کسی مدعی شود که وجودش مستلزم محال عقلی است، این نیازمند اثبات است و دلیل می خواهد. اگر این افراد دلیلی دارند بگویند تا بدانیم.

۲ نظر:

Maryam گفت...

سلام
از وبلاگتون خوشم اومد حتما یه بار سر فرصت میام میخونم

Maryam گفت...

سلام
از وبلاگتون خوشم اومد حتما یه بار سر فرصت میام میخونم