۱۳۹۵ تیر ۱۲, شنبه

آیا در بررسی وجود خدا، اصل بر عدم است؟




  برخی بیخدایان ادعا می کنند:

   در منطق، اصل بر عدم وجود است، و لذا تا وجود شیء ثابت نشود، باید بگوییم آن شیء وجود ندارد. براي نمونه: شلوار شما مال من است = يک داو (ادعا) است، چون هنجار آروینی اين است که شلوار هرکس مال خودش است! شلوار شما مال شما است: يک داو نيست، چون همنوا با هنجار آروینی است! يک داو نياز به پايوري( اثبات) دارد ولي هنجار آروينی نياز به پايوري ندارند! به زبان نمونه: من نبايد پايور(اثبات) کنم که شلواري که پوشيدم، از آنِ خودم است! ولي اگر کسي بگويد که شلواري که تن من است، از اوست، بايد پايور کند و شلوار را هم تا زماني که او سخن خود را پايور نکرده، از تن من بيرون نمي آورند که به او بدهند! دراکولا و جن و پری و خدا و اسب بالدار و هری پاتر هم از اين گونه اند! ما نيازي به پايور کردن نبودن آنها نداريم، چون در هنجار آروينی نيستند! ولي کساني که مي گويند اينها هستی بيرونی و فربودين(واقعی) دارند، بايد اين سخن خود را پایور کنند!


نقد و بررسی


1. «اصل عدم» در اصول فقه، مباحث الفاظ و نیز مبحث حجّت سخن رفته است. و کاربرد آن جایى است که وجود چیزى یا اتصاف آن به صفتى، مشکوک باشد که با اصل عدم وجود یا اصل عدم اتصاف آن چیز بدان صفت، حکم به بقاى عدم پیشین مى‌شود، مگر آن که وجود آن چیز یا اتصاف آن به آن صفت، به دلیل معتبر ثابت شود. پس مشخص است که اصل عدم، در جایی مفهوم پیدا می کند که یک عدم پیشین در کار باشد، تا این عدم پیشین بقا پیدا کند، یعنی اگر بیخدایان ثابت کنند که در گذشته خدایی وجود نداشته است، و الان هم دلیلی بر وجود خدا نداشته باشیم، آنگاه، در فضایی عُقلایی و نه عقلی و منطقی، می توانند ادعا کنند که اکنون هم باید حکم بر بقای عدم وجود خدا داد! پس این اصل کمکی به بیخدایی نمی کند، زیرا ابتدا باید «عدم در گذشته» ثابت شود، تا حکم به «بقای عدم» بدهیم.

2. اصلی که بگوید تا وجود چیزی ثابت نشده است، در حکم عدم است، در منطق نداریم. بله اصلی داریم که می گوید: تا چیزی اثبات نشود در حکم ممکن است، مگر آنکه تالی فاسد داشته باشد که آنوقت عدمش اثبات می شود. علم منطق، یک بحث عقلی است، و نه عقلائی؛ و بحث از واقعیت محض است، و نه واقعیتی که ما نزد خود اعتبار کرده ایم و نه بحث از مقام عمل در هنگام شک، که مورد نظر علم فقه در اصل عدم است. مباحث در متن شبهه با هم خلط شده اند. در مقام عمل، اگر ماندیم که آیا فلان شیئی که نبود الان هست یا نه، به شرط مسبوق به عدم بودن، حکم بر استصحاب عدم می کنیم که می شود همان اصل عدم در فقه؛ ولی چنین اصلی در منطق تفکر وجود ندارد و اتفاقا تصریح هم می شود که «عدم الوجدان لایدل علی عدم الدلیل» یعنی نیافتن بر نبودنِ دلیل، دلالت نمی کند، و اینکه نیافتن را دلیل بر نبودن بگیریم خودش یک مغالطه است. پس ادعایی که بگوید «با عدم دلیل نسبت به چیزی، باید بنا را بر نبودن آن گذاشت» در میان فلاسفه و متکلمین مقبول نبوده، بلکه مردود است، چنانکه در فقه نیز وقتی اصل را بر بقای عدم چیزی که مسبوق به عدم است و دلیلی بر وجودش نداریم، بگیریم منظور عدم واقعی و حقیقی نیست، بلکه عدم اعتباری است که جهت جلوگیری از سردرگمی و به سختی افتادنِ مردم، بدان حکم می شود.

3. وقتی کسی ادعایی می کند، چه ادعای اثبات وجود و چه ادعای اثبات عدم یا انکار وجود، لازم است که برایش دلیل اقامه کند. بنابراین، چه کسی که می خواهد خداوند را اثبات کند و چه کسی که می خواهد او را انکار کند و نبودنش را اثبات کند، لازم است دلیل اقامه کند.

4. در مثال شلوار که در بالا گفته شد، این در فرضی است که ما یک اصل اولیه داریم، مثل اصل بیگناهی یا اصل طهارت یا اصل ملکیت. اینها مبنای عُقَلائی و اعتباری و برای تساهل و سادگی زندگی روزمره دارد و نه اینکه حقیقی باشند، چنانکه اگر کسی شلوار شما را بدزدد و شما نتوانید ثابت کنید که این شلوار، شلوارِ شماست، طبق این اصل اعتباری شلوار در دست دزد باقی خواهد ماند، ولی «در حقیقت» شلوار از آنِ شماست. پس این امور، اعتباری، و مربوط به زندگی اجتماعی بوده، و وجود و عدم، یا بودن و نبودن از امور حقیقی هستند و نمی توان با این اصل، وجود یا عدم وجود را سنجید. واقعیت در حیطۀ جعل عُقَلا نیست؛ عُقَلا در اموری که امکان جعل دارد، و می تواند مبتنی بر بناء عقلا رقم بخورد، نظر می دهند، ولی واقعیات و حقایق را، نمی توانند تحت قوانین مورد نظر خودشان در بیاورند، چنانکه وجود یا عدمِ خدا، جزء حقایق است و این اصل بر آن قابل تعمیم نیست. بعلاوه، مسئلۀ امور عقلائی، اموری است که در جامعۀ انسانی، مورد توافق افراد جامعه قرار می گیرد، یعنی امور مورد توافق افراد جامعه در تبادلات اجتماعی و حل مشکلات احتمالی. در نتیجه بسیاری از این امور تنها در فرض وجود جامعه معنا پیدا می کنند، و بدون تعاملات اجتماعی هم بی معنا خواهند بود.

5. همانطور که عرض کردم، اصالة البرائة یا اصل عدم، مربوط به امور ظاهری و یک حکم ظاهری است، نه واقعی. به عبارت دیگر این اصل تنها برای راحتی در امور جاری زندگی جاری می شود، به این صورت که خود را زیاد درگیر نمی کنند و تا چیزی اثبات نشده باشد، می گویند حالت سابق وجود دارد. به همین دلیل حکمی که توسط این اصل عملی اثبات می شود، حکمی ظاهری است. ضمن اینکه زمانی اعتبار دارد که دلیلی برخلافش نباشد، یعنی همین که دلیلی برخلافش بود، آن دلیل مقدم خواهد بود. مثلا فرض کنید ما وضو گرفته ایم. طهارت ناشی از وضو(که با آن بتوان نماز خواند) تا زمانی اعتبار دارد که ما دلیل بر بطلان آن پیدا کنیم(مثلا بدانیم که خوابیده ایم) تا ان زمان، اصالة البرائة میگوید که وضوی شما از بین نرفته است(یعنی اصل بر عدم تحقق امری است که باطل کنندۀ وضو است). اما اگر در همین حال، یک نفر که می توان به حرفش اعتماد کرد، به شما بگوید که وضویتان باطل شده است، در این صورت اماره و دلیلی برخلاف اصل عملی برائت دراختیار دارید و در این زمان یک اصل علمی(برائت از ابطال وضو) دارید و یک اماره و دلیل(اثبات وضو) هر دوی اینها، حکم ظاهری را اثبات می کنند. یعنی وقتی آن فرد می گوید که شما خوابتان برده است، آیا واقعا نیز شما خوابتان برده است؟ آیاحکم واقعی اثبات می شود؟ یا احتمال خلاف نیز همچنان وجود دارد: شاید او اشتباه کرده باشد و یا این بار دروغ گفته باشد یا...؟ با این حال، حکم ظاهری ناشی از اماره و دلیل مقدم می شود بر حکم ظاهری ناشی از اصل عملی. به تعبیر علم اصول، اصل(مثل اصل برائت و اصل عدم) دلیل حیث لا دلیل؛ یعنی اصول عملیه و ازجمله اصل برائت، تا زمانی حجیت دارد که دلیل و اماره ای برخلافش نباشد. با این حال، همانطور که عرض شد، اصول عملیه مربوط به مقام ظاهر هستند و حجیتشان از امارات و ادله ای که آنها هم حکم ظاهری را اثبات می کنند نیز کمتر است. و چون مربوط به مقام ظاهر است، هیچ چیزی را از مقام «واقع و ثبوت» نه می تواند اثبات کند و نه ابطال و انکار. پس با این حکم ظاهری که بر اساس اصالة العدم ثابت شده است، نمی توان وجود واقعی یک امر را انکار کرد. چون مقام ثبوت از مقام اثبات جداست، و ملازمه ای با هم ندارند و حکم مربوط به مقام اثبات ملازمه ای با حکم مقام ثبوت ندارد.

6. در مورد دراکولا و جن و پری و اسب بالدار و هری پاتر، که در متن شبهه در کنار نام خدا آمده اند، و سازندۀ شبهه مدعی است که بدون داشتن دلیلی برای نبودنِ دراکولا، وجودش را انکار می کنیم، عرض می کنیم: از نظر علمی وقتی کسی ادعایی دارد، باید برای آن دلیل داشته باشد. چه ادعای وجود و چه ادعای عدم. به همین جهت، کسی که ادعای وجود مثلا دراکولا یا هری پاتر را دارد، باید وجودش را اثبات کند. اما وقتی نتوانست آنرا اثبات کند، ما می گوییم دلیلی بر وجود داشتنش، نداریم. بنابراین تا زمانی که دلیلی قانع کننده برای عدم چنین موجوداتی نداشته باشیم، گفتن اینکه افسانه هستند یا وجود ندارند، گفتاری علمی نیست، و صرفا از روی تسامح است. در این میان نمی توان به اصل عدم نیز تمسک کرد و گفت، در مواردی که شک در وجود داشتن یک چیز داریم، اصل بر عدم است، زیرا اصل عدم یک اصل ظاهری است و باعث یقین نمی شود و فقط گمان و ظن ایجاد می کند. بنابراین در مباحث علمی که به دنبال یقین هستیم، نمی توان از این اصل استفاده کرد. پس ما برای اینکه بدانیم شخصیتهایی که در افسانه ها، از آنها سخن گفته شده است، واقعاً وجود نداشته اند، نیاز به دلیلی قانع کننده داریم.(بگذریم که در متن شبهه از خدا و جن نیز سخن گفته شده است که ما بر وجود آنها دلیل نیز داریم)


7. ایراد اینگونه شبهات این است که یک حالت عقلی و منطقی را در نظر نمی گیرند. ما در منطق سه حالت داریم: اول اینکه دلیل بر وجود داشتنِ آن چیز داریم، دوم اینکه دلیل بر وجود نداشتنِ آن چیز داریم، و سوم اینکه دلیل بر بودن یا نبودنِ آن چیز نداریم. در حالت سوم ما نمی توانیم بگوییم آن چیز وجود ندارد. مردم در هزار سال پیش از وجود موجودات میکروسکوپی خبر نداشتند، و نه دلیلی بر بودنِ آنها داشتند و نه دلیلی بر نبودنشان، ولی آن موجودات در آن زمان نیز، وجود داشتند. لذا اگر مردمانِ آن زمان، اصل را بر عدمِ وجودِ آنها می گرفتند، نگرششان اشتباه و غیرمنطقی بود.


۹ نظر:

ناشناس گفت...

سلام عزیز این وبلاگ منه

http://theism99.blogfa.com/

بهم سر بزنید

خدا باوران گفت...

سلام به دوست گرامی خودم

1- خیلی خوشحال که با نویسنده وبلاگ پاد زندیق آشنا شدم
یک گروه تلگرامی کوچکی داریم مخصوصی اساتید خداباوری
ممنونم میشم اگه به ما بپیوندید
https://telegram.me/joinchat/AhOMxEEdN6Db9pU6Hr-qHw

2- دوست من نظرتان راجه به سرویس وبلاگدهی بیان چیست؟
به نظر من بسیار عالی است
این هم لینک وبلاگ جدیدم در بلاگ بیان است
http://theism.blog.ir

یاسر گفت...

سلام. دوست عزیز با سپاس از لطف شما، بنده فعالیت در شبکه های اجتماعی را مفید نمی دانم و لذا در گروه شما در تلگرام نمی توانم حضور پیدا کنم.

در مورد سیستم blog.ir، از قرار معلوم دامینی است که بیشتر مورد استفادۀ بچه مذهبیهاست و از این لحاظ مثل parsiblog.com است. رانک بلاگفا از این سایتها بالاتر است. بنده فعالیت در سرویسهای ایرانی را چندان مفید نمی دانم، به دلیل همان مشکلی که برای پادزندیق پیش آمد.

موفق باشید

خدا باوران گفت...

سلام آقا یاسر عزیز
فکر نمیکنم دوست من
البته امتحان کردنش ضرری نداره
یه وبلاگ ساده شاید 15 دقیقه بیشتر وقت نگیره
فکر میکنم اگه به اسم زندیق اشاره نکنید مشکلی پیش نیاد
من هم در وبلاگم مقالات تندی را دارم اما خوشبختانه فیلتر نشده
البته فعلا :)

خدا باوران گفت...

دوست من در گروه تلگرام ما افراد کمی با کیفیت بالایی حضور دارند
چند تا را نام میبرم شاید بشناسید
دکتر میر افضلی دارای دکترای زیست صاحب وبلاگ معروف نقد فرگشت
جناب هاشمی متخصص زیست ادمین اصلی رد شبهات ملحدین
جناب فخاری صاحب وبلاگ معروف خدا و علم و همچنین نویسنده سایت بیگ بنگ
دکتر غظیمی دارای دکترای فیزیک
جناب علیخانی متخصص فلسفه
و ...

خوشحال میشم شما هم بیایید پیش ما
البته اگر مشغله و کار فراوان دارید هیچ اشکالی نداره
امیدوارم موفق باشید

یاسر گفت...

دوست عزیزم، با نام مستعار خداباوران، از توجه شما سپاسگزارم.

در مورد کار در بلاگفا و سرویسهای فارسی بنده نیز موافق هستم، ولی این فضا را برای کار بر روی بیخدایی صحیحتر می دانم. رفع فیلتر وبلاگ پادزندیق هم می تواند انجام بشود، ولی حقیقت این است که وبلاگستان فارسی، هنوز هم تا میزان زیادی، اسلامی است. کسانی هم که تحت تأثیر اندیشه های الحادی هستند، فیلترشکن دارند و همینجا در خدمتشان هستیم!

البته در محیط فارسی هم حاضر هستیم و جواب مطالب اسلامستیزان را قرار می دهیم که آدرسش را خدمت شما ارسال خصوصی خواهم کرد.



در مورد عمل در تلگرام، بنده اصلا در بالا بودن سطح گروه شما شکی ندارم، ولی بنده به کل، از عمل در گروههای اجتماعی معذورم. لذا خواهشمندم عذر بنده را بپذیرید.

محمد گفت...

بسیار ممنونم دوست من
بزرگوارید
پس هر چند وقت یکبار به ما هم سر بزنید

محمد گفت...

دوست عزیزم آیا این وبلاگ جدیدم را میپسندید؟

http://theism99.mihanblog.com/

یاسر گفت...

سلام. دوست عزیز، حتماً به شما سر خواهم زد. وبلاگ شما نیز مجموعه مقالات خوب و جالبی دارد و در فضای پر از الحاد فعلی، مفید است.

ما هم به زودی با مطلبی در مورد هیولای اسپاگتی پرنده، به روز خواهیم شد.

موفق باشید